معنی

اسیب زدن، ازار رساندن
سایر معانی: (صدمه ی جسمی وارد آوردن) گزند رساندن، صدمه زدن، آسیب رساندن، مصدوم کردن، زخمی کردن، (احساسات یا غرور و غیره) جریحه دار کردن، آزردن، لطمه زدن، خسارت وارد آوردن، زیان زدن، اجحاف کردن به، ناروا کردن، ستم کردن، اسیب زدن به، ازار رساندن به
[حقوق] متضرر ساختن، لطمه زدن، صدمه زدن
[حقوق] طبق قانون

دیکشنری

صدمه زدن
فعل
injure, blemish, hurtاسیب زدن
injure, incommode, hurt, molest, plague, tortureازار رساندن

ترجمه آنلاین

زخمی کردن

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.