معنی

موروثى قانون ـ فقه : موروث روانشناسى : ارثى

دیکشنری

به ارث برده
فعل
inheritبه میرای بردن
inheritواری شدن
inheritاز دیگری گرفتن
inherit, seiseمالک شدن
surrogate, heir, displace, inherit, supersedeجانشین شدن

ترجمه آنلاین

به ارث رسیده است

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.