informative
معنی
اموزنده، حاوی اطلاعات مفید، پر معنی و عمیق
سایر معانی: آموزنده، آگهساز، آگاهاننده، آگهگر (informatory هم می گویند)
سایر معانی: آموزنده، آگهساز، آگاهاننده، آگهگر (informatory هم می گویند)
دیکشنری
آموزنده
صفت
informativeحاوی اطلاعات مفید
informative, instructive, erudite, instructor'sاموزنده
informativeپر معنی و عمیق
ترجمه آنلاین
آموزنده
مترادف
advisory ، chatty ، communicative ، descriptive ، edifying ، educative ، elucidative ، enlightening ، explanatory ، forthcoming ، gossipy ، illuminating ، informational ، instructional ، instructive ، newsy ، revealing ، revelatory ، significant