infatuated
معنی
احمقانه
سایر معانی: شیفته، شیدا، واله، نابخرد، دارای داوری بد، بدگزین
سایر معانی: شیفته، شیدا، واله، نابخرد، دارای داوری بد، بدگزین
دیکشنری
فریب خورده
صفت
insane, silly, potty, infatuated, senseless, puerileاحمقانه
ترجمه آنلاین
شیفته
مترادف
beguiled ، besotted ، bewitched ، captivated ، carried away ، charmed ، crazy about ، enamored ، enraptured ، far gone on ، fascinated ، foolish ، inflamed ، intoxicated ، possessed ، seduced ، silly ، smitten ، spellbound ، under a spell