inexorable
معنی
سخت، سنگ دل، نرم نشدنی، بی شفقت، تسلیم نشدنی
سایر معانی: سخت دل، بی گذشت، بیرحم، یکدنده، سمج، بی امان، تغییر ندادنی
سایر معانی: سخت دل، بی گذشت، بیرحم، یکدنده، سمج، بی امان، تغییر ندادنی
دیکشنری
بی وقفه
صفت
inexorableبی شفقت
hard, difficult, tough, strict, rigid, inexorableسخت
inexorable, irrefragable, unrelentingتسلیم نشدنی
inexorable, unrelentingنرم نشدنی
implacable, obdurate, ungodly, callous, fell, inexorableسنگ دل
ترجمه آنلاین
اجتناب ناپذیر
مترادف
adamant ، adamantine ، bound ، bound and determined ، compulsory ، dead set on ، dogged ، hard ، harsh ، hell bent on ، immobile ، immovable ، implacable ، ineluctable ، inescapable ، inflexible ، ironclad ، like death and taxes ، locked in ، mean business ، merciless ، necessary ، no going back ، obdurate ، obstinate ، relentless ، remorseless ، resolute ، rigid ، set in stone ، severe ، single minded ، stubborn ، unappeasable ، unbending ، uncompromising ، unmovable ، unrelenting ، unyielding