indiscretion
/ˌɪndəˈskreʃn̩/

معنی

بی خردی، بی ملاحظگی، بی احتیاطی، بی عقلی
سایر معانی: بی مبالاتی، نادوراندیشی، بی زینشی، ناهوشکاری، بدداوری

دیکشنری

ناامیدی
اسم
imprudence, indiscretion, improvidence, incautionبی احتیاطی
indiscretion, folly, unreason, fatuityبی خردی
indiscretionبی عقلی
flippancy, indiscretion, inadvertence, inadvertency, incautionبی ملاحظگی

ترجمه آنلاین

بی احتیاطی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.