معنی

تهی، خالی، تهی دست، تنگدست
سایر معانی: مستمند، فقیر، بی چیز، ندار

دیکشنری

بیچاره
صفت
null, empty, void, devoid, hollow, indigentتهی
underprivileged, indigentتنگدست
indigent, unfunded, impecunious, depauperate, empty-handedتهی دست
empty, vacant, hollow, void, unoccupied, indigentخالی

ترجمه آنلاین

فقیر

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.