indicators
/ɪndɪkeɪtəz/

معنی

[نساجی] رنگینه معرف - رنگینه شناساگر - معرف هایی که در PH های مختلف اسیدی و قلیایی دارای رنگهای متفاوت هستند مثل تورنسل

دیکشنری

شاخص ها
اسم
index, indicator, gnomon, showing, dialشاخص
indicatorاندیکاتور
size, measure, extent, measurement, gauge, scaleاندازه
representative, agent, envoy, representation, delegate, deputyنماینده
scale, measure, gauge, yardstick, criterion, meterمقیاس

ترجمه آنلاین

شاخص ها

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.