indecency
/ˌɪnˈdiːsənsi/

معنی

گستاخی، بی شرمی، نا شایستگی، بی نزاکتی
سایر معانی: هرزگی، نانجیبی، بی حیایی، بی عفتی، پستی، نا زیبندگی

دیکشنری

ناخوشایند
اسم
indecency, effrontery, brassبی شرمی
indecency, discourtesy, indelicacy, indecorumبی نزاکتی
impudence, insolence, arrogance, audacity, impertinence, indecencyگستاخی
impropriety, demerit, inaptitude, incompetency, inconcinnity, indecencyنا شایستگی

ترجمه آنلاین

بی حیایی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.