incompressible
معنی
تراکم ناپذیر، فشار نا پذیر، خلاصهنشدنی، کوچک نشدنی، غیر قابل تلخیص، فشرده نشدنی
سایر معانی: ناهم فشردنی، ناهم چلاندنی
[عمران و معماری] تراکم ناپذیر - غیر قابل تراکم
[زمین شناسی] تراکم ناپذیر- غیر قابل تراکم
[ریاضیات] تراکم ناپذیر
[پلیمر] تراکم ناپذیر
سایر معانی: ناهم فشردنی، ناهم چلاندنی
[عمران و معماری] تراکم ناپذیر - غیر قابل تراکم
[زمین شناسی] تراکم ناپذیر- غیر قابل تراکم
[ریاضیات] تراکم ناپذیر
[پلیمر] تراکم ناپذیر