incompressible
معنی
تراکم ناپذیر، فشار نا پذیر، خلاصهنشدنی، کوچک نشدنی، غیر قابل تلخیص، فشرده نشدنی
سایر معانی: ناهم فشردنی، ناهم چلاندنی
[عمران و معماری] تراکم ناپذیر - غیر قابل تراکم
[زمین شناسی] تراکم ناپذیر- غیر قابل تراکم
[ریاضیات] تراکم ناپذیر
[پلیمر] تراکم ناپذیر
سایر معانی: ناهم فشردنی، ناهم چلاندنی
[عمران و معماری] تراکم ناپذیر - غیر قابل تراکم
[زمین شناسی] تراکم ناپذیر- غیر قابل تراکم
[ریاضیات] تراکم ناپذیر
[پلیمر] تراکم ناپذیر
دیکشنری
تراکم ناپذیر
صفت
incompressibleتراکم ناپذیر
incompressibleفشار نا پذیر
incompressible, incondensableخلاصهنشدنی
incompressibleکوچک نشدنی
incompressibleغیر قابل تلخیص
incompressibleفشرده نشدنی
ترجمه آنلاین
تراکم ناپذیر
مترادف
close ، close grained ، compact ، compressed ، concentrated ، concrete ، condensed ، congealed ، dense ، fine grained ، hard ، hardened ، heavy ، impenetrable ، impermeable ، impervious ، inelastic ، jelled ، nonporous ، refractory ، rigid ، set ، solid ، solidified ، stiff ، sturdy ، substantial ، thick ، tough ، unyielding