inclining
/ɪnˈklaɪnɪŋ/

معنی

میل، تمایل، تعظیم
سایر معانی: خمیدگی بجلو و پایین

دیکشنری

چسبیده
اسم
tendency, sentiment, inclination, trend, would, incliningتمایل
bow, obeisance, inclining, curtsey, curtsyتعظیم
desire, liking, tendency, will, shaft, incliningمیل

ترجمه آنلاین

مایل

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.