incidence
معنی
سایر معانی: رویداد، میزان بروز، شیوع بیماری، (نور یا پرتابه یا فشنگ و غیره) برخورد به سطح، برتابش، تلاقی، بس رخداد، شیوع مر، انتشار مر، تلافی، تصادف
[برق و الکترونیک] تلاقی، برخورد
[زمین شناسی] شیوع تعیین تعداد موارد جدیدی که در افراد در معرض خطر طی فواصل زمانی مشخص ایجاد می شود.
[بهداشت] بروز
[ریاضیات] تابش، برخورد، وقوع، تلاقی، حدوث