incandescence
معنی
روشنایی سیمابی، افروختگی
سایر معانی: نور سفید دادن
[برق و الکترونیک] التهاب گسیل تابش مرئی توسط یک جسم گرم،نظیر رشته ی لامپ (فیلامان) که بر اثر عبور جریان الکتریکی گرم می شود.
[ریاضیات] افروختگی، گداختگی
سایر معانی: نور سفید دادن
[برق و الکترونیک] التهاب گسیل تابش مرئی توسط یک جسم گرم،نظیر رشته ی لامپ (فیلامان) که بر اثر عبور جریان الکتریکی گرم می شود.
[ریاضیات] افروختگی، گداختگی
دیکشنری
زنجیر
اسم
incandescenceروشنایی سیمابی
incandescenceافروختگی
ترجمه آنلاین
رشته ای