incandescence
/ˌɪnkænˈdesns/

معنی

روشنایی سیمابی، افروختگی
سایر معانی: نور سفید دادن
[برق و الکترونیک] التهاب گسیل تابش مرئی توسط یک جسم گرم،نظیر رشته ی لامپ (فیلامان) که بر اثر عبور جریان الکتریکی گرم می شود.
[ریاضیات] افروختگی، گداختگی

دیکشنری

زنجیر
اسم
incandescenceروشنایی سیمابی
incandescenceافروختگی

ترجمه آنلاین

رشته ای

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.