inapproachable
معنی
نزدیک نشدنی، بی مانند، بی نظیر، بدون دسترسی
سایر معانی: غیر قابل دسترسی
سایر معانی: غیر قابل دسترسی
دیکشنری
غیر قابل دسترسی است
صفت
inapproachableنزدیک نشدنی
unique, unparalleled, unprecedented, inimitable, incomparable, inapproachableبی مانند
unique, inimitable, unparalleled, unrivaled, unbeatable, inapproachableبی نظیر
inapproachableبدون دسترسی
ترجمه آنلاین
غیر قابل دسترس
مترادف
aloof ، away ، beyond ، beyond reach ، distant ، elusive ، far ، far off ، faraway ، impassable ، impervious ، impracticable ، insurmountable ، not at hand ، out of the way ، out of the way ، remote ، unachievable ، unapproachable ، unattainable ، unavailable ، unfeasible ، ungettable ، unobtainable ، unreachable ، unrealizable ، unworkable