impolicy
معنی
نا مناسبی
سایر معانی: بی تدبیری، سوسیاست، بی کیاستی، نسنجیدگی، رویه غلط، بی سیاستی، عدم اقتضا
سایر معانی: بی تدبیری، سوسیاست، بی کیاستی، نسنجیدگی، رویه غلط، بی سیاستی، عدم اقتضا
دیکشنری
ناخودآگاه
اسم
impolicy, inadequacy, inconvenience, infelicity, irrelevanceنا مناسبی
ترجمه آنلاین
بی ادبی