imperturbable
معنی
ساکت، تزلزل ناپذیر، ارام، خونسرد
سایر معانی: آرام، تشویش ناپذیر، نگران نشدنی، ناهراس
سایر معانی: آرام، تشویش ناپذیر، نگران نشدنی، ناهراس
دیکشنری
غیر قابل تحمل
صفت
imperturbable, adamantتزلزل ناپذیر
quiet, silent, mute, soothed, calm, imperturbableساکت
cool, composed, dispassionate, imperturbable, cold-blooded, cold-liveredخونسرد
quiet, calm, peaceful, placid, gentle, imperturbableارام
ترجمه آنلاین
غیرقابل اغتشاش
مترادف
assured ، complacent ، composed ، cool ، cool as cucumber ، disimpassioned ، equanimous ، hard as nails ، immovable ، nerveless ، nonchalant ، roll with punches ، sedate ، self possessed ، self satisfied ، smug ، stiff upper lip ، stoical ، thick skinned ، tranquil ، unaffected ، undisturbed ، unexcitable ، unflappable ، unmoved ، unruffled ، untouched