immigration
/ˌɪməˈɡreɪʃn̩/

معنی

کوچ
سایر معانی: مهاجرت، درون کوچ، شمار کوچندگان، تعداد مهاجران
[نساجی] مهاجرت

دیکشنری

مهاجرت
اسم
migration, immigration, departure, emigration, colonization, decampmentکوچ

ترجمه آنلاین

مهاجرت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.