imaginative
/ˌɪˈmædʒənətɪv/

معنی

پر اوهام، دارای قوه تصور زیاد، پر انگاشت، پرپندار
سایر معانی: پر تخیل، دارای قدرت خلاقه ی زیاد، خیال زای، خیال آفرین، ابتکاری، خیال انگیز، گمان آفرین، گمان زا، وابسته به نویابی و تخیل، تخیلی، انگاشتی، اهل وهم و خیال، پرخیال، خیالمند
[ریاضیات] فرضی

دیکشنری

تخیلی
صفت
imaginativeدارای قوه تصور زیاد
imaginativeپر انگاشت
imaginativeپرپندار
fanciful, imaginativeپر اوهام

ترجمه آنلاین

تخیلی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.