illustrious
/əˈləstriəs/

معنی

درخشان، ممتاز، برجسته، مجلل، نامی
سایر معانی: شهیر، (در اصل) براق، نورانی، فروزان

دیکشنری

مشهور
صفت
outstanding, prominent, leading, distinguished, eminent, illustriousبرجسته
bright, shining, luminous, shiny, stellar, illustriousدرخشان
famous, illustriousنامی
privileged, excellent, distinguished, outstanding, illustrious, preferentialممتاز
luxurious, plush, sumptuous, palatial, gorgeous, illustriousمجلل

ترجمه آنلاین

برجسته

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.