معنی

رد کردن، تجاهل کردن، چشم پوشیدن، نادیدهپنداشتن، بی اساس دانستن، برسمیت نشناختن، محل نگذاشتن
سایر معانی: نادیده انگاشتن، کم محلی کردن به، محل نگذاشتن به، اعتنا نکردن، زیرسیبلی رد کردن
[برق و الکترونیک] نادیده گیری دستورالعمل رایانه ای که نشان می دهد نباید عملی توسط رایانه انجام شود.
[ریاضیات] در نظر نگرفتن، چشم پوشی کردن، نادیده گرفتن