[ریاضیات] ماتریس قطری قطعه ای
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] دو قطری
قطر، دوگوشه، قاطع دو زاویه، مورب، اریب، قطری سایر معانی: قیقاچ، (هندسه و ریاضی) قطر، تراگوش، کژ، (هندسه و ریاضی) قطری، تراگوشی، دارای نشان ها یا خط های مورب، ناراست، دارای زاویه ی چهل و پنج ...
[عمران و معماری] مهاربندی قطری - مهاربند قطری [زمین شناسی] مهار بندی قطری، مهار بند قطری
[ریاضیات] شکل متعارف قطری
[عمران و معماری] نیروی فشاری قطر
[معدن] شبکه تهویه قطری (تهویه)
[ریاضیات] عضو های روی قطر
[نساجی] دیاگنال - کانتون - پارچه ای که یکطرف آن پرزدار و شبیه مخمل پنبه ای است
[زمین شناسی] جریان مورب، جریان
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.