hygienic
معنی
بهداشتی
سایر معانی: صحی، تمیز، پاکیزه
hygienic(al)
بهداشتی، وابسته به علم بهداشت
[بهداشت] بهداشتی
سایر معانی: صحی، تمیز، پاکیزه
hygienic(al)
بهداشتی، وابسته به علم بهداشت
[بهداشت] بهداشتی
دیکشنری
بهداشتی
صفت
sanitary, hygienic, sanitarianبهداشتی
ترجمه آنلاین
بهداشتی
مترادف
aseptic ، disinfected ، germ free ، good ، healthful ، healthy ، pure ، salubrious ، salutary ، salutiferous ، sanitary ، sterile ، uncontaminated ، uninfected ، wholesome
متضاد
contaminated ، dirty ، diseased ، filthy ، foul ، infected ، unclean ، unpure ، unsanitary ، unsterile