hutch
معنی
صندوق، قفس، جعبه، خانه کوچک، کلبه
سایر معانی: (ظرف برای انبار کردن) صندوق، گنجانه، قفسه، یخدان، کمد چینی آلات (در پایین کشو دارد و در بالا تاقچه)، (جانوران کوچک) لانه، مرغدان، آغل، رجوع شود به: hut، (معدن) تغار خاکه شویی، تشتک، واگن یا کامیون (ویژه ی حمل خاک معدنی از معدن)، نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch (huch)
قفس، تغار
[معدن] مخزن زیرجیگ (جدایش)
سایر معانی: (ظرف برای انبار کردن) صندوق، گنجانه، قفسه، یخدان، کمد چینی آلات (در پایین کشو دارد و در بالا تاقچه)، (جانوران کوچک) لانه، مرغدان، آغل، رجوع شود به: hut، (معدن) تغار خاکه شویی، تشتک، واگن یا کامیون (ویژه ی حمل خاک معدنی از معدن)، نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch (huch)
قفس، تغار
[معدن] مخزن زیرجیگ (جدایش)
دیکشنری
کلچر
اسم
cage, coop, birdhouse, hutchقفس
cottage, hut, cabin, shanty, shack, hutchکلبه
box, case, chest, hutchجعبه
fund, chest, box, trunk, coffer, hutchصندوق
cabana, hut, hutchخانه کوچک
ترجمه آنلاین
کلبه