معنی
تکه بزرگ، کلوخه
سایر معانی: تکه ی بزرگ (به ویژه گوشت یا نان)، گوشتپاره، پاره ی نان، قلنبه، راسته ی گوشت، (خودمانی) مرد خوش هیکل و جذاب، هیکل دار و گیرا، (مرد) تیکه
سایر معانی: تکه ی بزرگ (به ویژه گوشت یا نان)، گوشتپاره، پاره ی نان، قلنبه، راسته ی گوشت، (خودمانی) مرد خوش هیکل و جذاب، هیکل دار و گیرا، (مرد) تیکه
دیکشنری
شلاق زدن
اسم
hunk, lump, nodule, clog, gobکلوخه
hunk, chumpتکه بزرگ
ترجمه آنلاین
تکه تکه