huckster
معنی
دوره گرد، دستفروش، ادم مزدور، ادم پست و خسیس، چک و چانه زدن
سایر معانی: (دکاندار یا سوداگر) چانه زن، گرانفروش، مغبون کننده، دستفروشی کردن، طوافی کردن، (در فروش و تبلیغ برای کالا) دغلکاری کردن، عیب پوشی کردن، رندی کردن، چانه زدن و اصرار کردن، دستفروش (به ویژه میوه و سبزی)، (فروشنده ی) دوره گرد، (امریکا - عامیانه) تبلیغات چی (به ویژه در رسانه ها)، مامور آگهی های تجارتی
سایر معانی: (دکاندار یا سوداگر) چانه زن، گرانفروش، مغبون کننده، دستفروشی کردن، طوافی کردن، (در فروش و تبلیغ برای کالا) دغلکاری کردن، عیب پوشی کردن، رندی کردن، چانه زدن و اصرار کردن، دستفروش (به ویژه میوه و سبزی)، (فروشنده ی) دوره گرد، (امریکا - عامیانه) تبلیغات چی (به ویژه در رسانه ها)، مامور آگهی های تجارتی
دیکشنری
هاتبرد
اسم
badger, huckster, caird, costermonger, crier, peripateticدوره گرد
hucksterادم پست و خسیس
vendor, peddler, crier, vender, badger, hucksterدستفروش
Hessian, hucksterادم مزدور
فعل
hucksterچک و چانه زدن
ترجمه آنلاین
هاکستر
مترادف
colporteur ، costermonger ، hawker ، pitchperson ، salesperson ، seller ، street seller ، street vendor