housekeeping
/ˈhaʊsˌkipɪŋ/

معنی

خانه داری، اداره منزل
سایر معانی: کلفتی، خدمتکاری، اداره ی خانه، کاخداری
[کامپیوتر] عملیات کامپیوتری که مستقیماً کمکی برای بدست آوردن نتایج مطلوب نمیکند اما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازه مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است، خانه داری .
[برق و الکترونیک] آماده سازی موجموعه ی عملیات رایانه ای که قبل از اجرای برنامه ی اصلی باید انجام شود مانند تعریف مقادیر ثابت و متغیر، محدوده ها، محلهای ذخیره، و سایر مراحل مقدماتی که مستقیماً در حل مسئله شرکت نمی کنند.

دیکشنری

خانه داری
اسم
housekeeping, housework, menage, thriftخانه داری
housekeepingاداره منزل

ترجمه آنلاین

خانه داری

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.