معنی

گروه، دسته، گروه ترکان و مغولان، ایل وتبار، گروه بیشمار
سایر معانی: قبیله ی مغولی، ایل مغولان، (گروه بزرگ و در حال حرکت) اردو، انبوه، گله، توده، فوج، (عامیانه) یک عالمه، (از ریشه ی تاتار)، طایفه ی بیابان گرد، عشیره، قبیله ی چادرنشین، مشتق از کلمه ترکی اردو ایل وتبار

دیکشنری

گروه ترکان و مغولان
اسم
hordeگروه ترکان و مغولان
group, company, team, platoon, folk, hordeگروه
category, class, handle, clique, gang, hordeدسته
hordeایل وتبار
hordeگروه بیشمار

ترجمه آنلاین

گروه گروهی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.