homologous
/həˈmɑːləɡəs/

معنی

متشابه، همسان
سایر معانی: (زیست شناسی - مشابه و ناشی از یک تبار یا اصل) هم ساخت، هم اصل، همتا، (شیمی) همانند، نظیر، هم زنجیره، همرده، (از نظر ساختمان و جا و نهاد همانند هم) هم نهاد (در برابر : ناهم نهاد heterologous)، قرینه، (ایمنی شناسی ـ وابسته به سرم که از گونه ی بخصوصی گرفته شده - وابسته به سرم که برای مبارزه با باکتری واحد به چند گونه جاندار تزریق می شود) جورپیماب
[زمین شناسی] همگون، متجانس، همسان
[ریاضیات] همانند، متشابه، همتا، هومولوگ

دیکشنری

همولوگ
صفت
similar, homologous, analogous, like, alike, homonymousمتشابه
similar, homological, homologousهمسان

ترجمه آنلاین

همولوگ

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.