holocaust
معنی
قتل عام، همه سوزی، کشتار همگانی، معمولا بوسیله سوزاندن، اتش سوزی همگانی
سایر معانی: ویرانی بزرگ، بلای عظیم، فاجعه، (در اصل) قربانی کباب شده برای خدایان، همه قربانی، قربانی بزرگ
سایر معانی: ویرانی بزرگ، بلای عظیم، فاجعه، (در اصل) قربانی کباب شده برای خدایان، همه قربانی، قربانی بزرگ
دیکشنری
هولوکاست
اسم
genocide, carnage, slaughter, bloodbath, holocaustقتل عام
holocaustهمه سوزی
holocaustکشتار همگانی
holocaustمعمولا بوسیله سوزاندن
holocaustاتش سوزی همگانی
ترجمه آنلاین
هولوکاست
مترادف
annihilation ، carnage ، catastrophe ، devastation ، extermination ، extinction ، genocide ، immolation ، inferno ، mass murder ، massacre ، slaughter