معنی

در تعطیلات، در هر تعطیلی

دیکشنری

تعطیلات
اسم
holiday, vacation, shutdown, Sunday, suspension, standstillتعطیل
holiday, Sabbathروز تعطیل
feast, holiday, festival, holy day, high dayعید
holidayروزبیکاری
holiday, holy dayتعطیل مذهبی

ترجمه آنلاین

تعطیلات

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.