holdover
معنی
تمدید، سناتور، ادامه دادن، به تصرف ملک ادامه دادن، برای اینده نگاه داشتن
سایر معانی: (عامیانه) باقی مانده، شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم می ماند، 1- تصمیم و رسیدگی را به تعویق انداختن 2- در شغل یا محل خود باقی ماندن 3- به عنوان تهدید بکار بردن، باقی ماندن، تمدید
سایر معانی: (عامیانه) باقی مانده، شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم می ماند، 1- تصمیم و رسیدگی را به تعویق انداختن 2- در شغل یا محل خود باقی ماندن 3- به عنوان تهدید بکار بردن، باقی ماندن، تمدید
دیکشنری
نگه داشتن
اسم
extension, holdover, continuation, prorogation, protraction, revivalتمدید
holdoverسناتور
ترجمه آنلاین
نگهدارنده