معنی
دوره گردی، کمارگر دوره گرد
سایر معانی: (امریکا)، کارگر روزمزد کشاورزی، کارگر سیار، ولگرد، قلندر، هشنگ، الدنگ، آس و پاس، بی سروپا، دوره گردی کردن
سایر معانی: (امریکا)، کارگر روزمزد کشاورزی، کارگر سیار، ولگرد، قلندر، هشنگ، الدنگ، آس و پاس، بی سروپا، دوره گردی کردن
دیکشنری
هویج
اسم
hobo, cadge, colportageدوره گردی
hoboکمارگر دوره گرد
ترجمه آنلاین
دوره گرد