معنی

گردش، پیاده روی، مبلغ را بالا بردن
سایر معانی: راه پیمایی کردن، رهنوردی کردن، پیاده روی کردن، بالا کشیدن، بالا انداختن، بلند کردن و انداختن، قیمت را بالا بردن، (هر چیزی را) بالا بردن، پیاده روی (برای ورزش یا تفریح)، پی سپاری، گلگشت، گام زنی، (قیمت و مزد و غیره) افزایش، بالا روی
[کوه نوردی] راهپیمایی

دیکشنری

پیاده روی
اسم
hike, hump, pedestrianismپیاده روی
circulation, flow, turn, excursion, twirl, hikeگردش
فعل
hikeمبلغ را بالا بردن

ترجمه آنلاین

پیاده روی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.