hieroglyphic
معنی
(مصر باستان و غیره - جمع) هیروگلیف، خط تصویری، خط نقشی، وات (حرف الفبا) نقشی، وابسته به خط نقشی، نگاشته شده به خط نقشی، (از نظر فهم) دشوار، بغرنج، دیر فهمیدنی، رمزی، خط هیروگلیف
دیکشنری
هرجوگلیفیک
ترجمه آنلاین
هیروگلیف
مترادف
blocked out ، delineated ، depicted ، descriptive ، diagrammatic ، drawn ، engraved ، etched ، iconographic ، illustrated ، illustrational ، illustrative ، marked out ، outlined ، painted ، photographic ، pictographic ، pictorial ، pictoric ، pictured ، portrayed ، representa