hermitage
معنی
زاویه، گوشه عزلت، جای انزوا
سایر معانی: (محل تفکر و تنها بودن) خلوت، خلوتگاه، گوشه ی آرام، خلوتکده، محل زندگی زاهد گوشه نشین، عزلتگاه، خانقاه، گوشه ی عزلت، شراب هرمیتاژ (فرآورده ی فرانسه)
سایر معانی: (محل تفکر و تنها بودن) خلوت، خلوتگاه، گوشه ی آرام، خلوتکده، محل زندگی زاهد گوشه نشین، عزلتگاه، خانقاه، گوشه ی عزلت، شراب هرمیتاژ (فرآورده ی فرانسه)
دیکشنری
هرمیتاژ
اسم
hermitage, retreatگوشه عزلت
angle, corner, hermitage, cantonزاویه
hermitageجای انزوا
ترجمه آنلاین
هرمیتاژ