معنی

کیمیایی، وابسته به هرمس مصری، سحر امیز
سایر معانی: (قوطی حاوی خوراک - سفینه ی فضایی و غیره) کیپ، کاملا بی منفذ، هوابندی شده، تنگ بسته، (کاملا) سربسته (hermetical هم می گویند)، (معمولا h بزرگ) وابسته به تات (خدای مصریان باستان)، وابسته به سحر و جادو، جادویی، بغرنج، دشوار، پیچیده و مبهم
[برق و الکترونیک] بی منفذ درز بندی دائمی به وسیله ی ذوب، لحیمکاری ،یا روشهای دیگر برای جلوگیری از ورود هوا، بخار آب،و سایر گازها. - غیر قابل نفوذ

دیکشنری

هرمس
صفت
hermetic, chemical, alchemical, alchemicکیمیایی
hermeticوابسته به هرمس مصری
magic, hermetic, magical, sorcerousسحر امیز

ترجمه آنلاین

هرمتیک

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.