heredity
معنی
وراثت، انتقال موروثی، تمایل برگشت باصل، تواری، رسیدن خصوصیات جسمی و روحی باری
سایر معانی: برماند، مانداک، همه ی ویژگی های ارثی یک نفر، رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارک، توارک
[علوم دامی] توارث ؛ انتقال صفات ژنتیک یا فنوتیپی از والدین به نتاجشان .
[زمین شناسی] وراثت تمامی کیفیت ها و قابلیت هایی که یک موجود زنده به صورت ژنتیکی از اجداد خود به ارث می برد.
[بهداشت] وراثت
[روانپزشکی] وراثت. این اصطلاح در علم طب به انتقال صفات و خصوصیات از والدین به فرزندان اطلاق می شود. تمام موجودات زنده- اعم از انسان، حیوان، و گیاه- صفات خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهند. هر تخم بارور حاوی دستورات خاصی است که چگونگی رشد آن را تعیین می کند. بهمین دلیل تخم انسان هرگز به موجودی غیر انسانی تبدیل نخواهد شد. حتی در بین موجودات انسانی این دستورات از نظر جزئیات با هم فرق می کنند، فقط در مورد دو قلوهای یک تخمکی این دستورات کاملأ مشابه است.
سایر معانی: برماند، مانداک، همه ی ویژگی های ارثی یک نفر، رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارک، توارک
[علوم دامی] توارث ؛ انتقال صفات ژنتیک یا فنوتیپی از والدین به نتاجشان .
[زمین شناسی] وراثت تمامی کیفیت ها و قابلیت هایی که یک موجود زنده به صورت ژنتیکی از اجداد خود به ارث می برد.
[بهداشت] وراثت
[روانپزشکی] وراثت. این اصطلاح در علم طب به انتقال صفات و خصوصیات از والدین به فرزندان اطلاق می شود. تمام موجودات زنده- اعم از انسان، حیوان، و گیاه- صفات خود را از نسلی به نسل دیگر انتقال میدهند. هر تخم بارور حاوی دستورات خاصی است که چگونگی رشد آن را تعیین می کند. بهمین دلیل تخم انسان هرگز به موجودی غیر انسانی تبدیل نخواهد شد. حتی در بین موجودات انسانی این دستورات از نظر جزئیات با هم فرق می کنند، فقط در مورد دو قلوهای یک تخمکی این دستورات کاملأ مشابه است.
دیکشنری
وراثت
اسم
inheritance, heredity, succession, heirshipوراثت
heredityانتقال موروثی
heredityتمایل برگشت باصل
heredityتواری
heredityرسیدن خصوصیات جسمی و روحی باری
ترجمه آنلاین
وراثت
مترادف
ancestry ، congenital traits ، constitution ، eugenics ، genesiology ، genetic make up ، genetics ، inborn character ، inheritance