herculean
معنی
خطر ناک، بسیار دشوار، بسیار نیرومند، وابسته به هرکول
سایر معانی: (معمولا h کوچک) تهمتن، نیرومند و درشت اندام، غول پیکر، دشوار، کمرشکن، توان فرسا، وابسته به هرکول (قهرمان افسانه ای)، هرکولی
سایر معانی: (معمولا h کوچک) تهمتن، نیرومند و درشت اندام، غول پیکر، دشوار، کمرشکن، توان فرسا، وابسته به هرکول (قهرمان افسانه ای)، هرکولی
دیکشنری
جادوگر
صفت
Herculeanبسیار دشوار
Herculeanبسیار نیرومند
perilous, dangerous, hazardous, serious, calamitous, Herculeanخطر ناک
Herculeanوابسته به هرکول
ترجمه آنلاین
هرکول
مترادف
almighty ، backbreaking ، colossal ، courageous ، forceful ، gargantuan ، gigantic ، hard ، heroic ، huge ، impressive ، laborious ، mighty ، strenuous ، tough ، vigorous