hearing aid
/ˈhɪrɪŋˈeɪd/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

سمعک، گوشیار
[برق و الکترونیک] سمعک تقویت کننده ی بسیار کوچک و قابل حمل برای اشخاص با شنوایی ضعیف . این تقویت کننده دارای یک میکروفون، تقویت کننده ی شنیداری، بلندگو و باتری است.

دیکشنری

سمعک

ترجمه آنلاین

سمعک

مترادف

ear trumpet ، electronic hearing aid ، hard of hearing aid ، listening device ، transistor hearing aid ، vacuum tube hearing aid

واژه‌های مشابه

hearing aid trial period

دوره آزمایشی سمعک [‌شنوایی‌شناسی] دوره‌ای معمولا سی‌روزه که در آن کاربر به‌صورت آزمایشی از سمعک جدید به‌منظور مشخص شدن سودمندی آن استفاده می‌کند ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

hearing aid verification

درستی‌سنجی سمعک [‌شنوایی‌شناسی] فرایند تأیید ویژگی‌های الکتروصوتی سمعک برای استفاده مطلوب

واژه‌های مصوب فرهنگستان

behind-the-ear hearing aid

سمعک پشت‌گوشی [شنوایی‌‌شناسی] سمعکی که در پشت و بالای لالۀ گوش قرار می‌گیرد و معمولا با قالب به مجرای گوش جفت میشود ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

completely in-the-canal hearing aid

سمعک کامل‌مجرایی [‌شنوایی‌شناسی] سمعکی که کاملاَ درون مجرای گوش جا می‌گیرد

واژه‌های مصوب فرهنگستان

Y-cord hearing aid

سمعک دوشاخه [شنوایی‌‌شناسی] نوعی سمعک جیبی که خروجی تقویت‌کنندۀ آن با یک سیم Yشکل به هر دو گوش هدایت میشود

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش