headstone
معنی
سنگ قبر، سنگ زاویه، سنگ مزار، سنگ روی گور، سنگ بنیاد
سایر معانی: سنگ قبر (که معمولا به طور عمود در سرگاه قبر کار گذاشته می شود)، سنگ روی گور که راست وامیدارند، سنگ پی، سنگ روی گور که راست وامیدارند، سنگ قبر، سنگ بنیاد، سنگ زاویه
سایر معانی: سنگ قبر (که معمولا به طور عمود در سرگاه قبر کار گذاشته می شود)، سنگ روی گور که راست وامیدارند، سنگ پی، سنگ روی گور که راست وامیدارند، سنگ قبر، سنگ بنیاد، سنگ زاویه
دیکشنری
سنگ قبر
اسم
headstoneسنگ مزار
tombstone, gravestone, headstone, cairn, ledger stoneسنگ قبر
headstoneسنگ روی گور
headstoneسنگ بنیاد
cornerstone, headstone, quoinسنگ زاویه
ترجمه آنلاین
سنگ قبر