headspring
معنی
منبع، سر چشمه، ورزش و اکروبات با سر
سایر معانی: اصل، سرچشمه، منبع، ورزش واکروبات با سر
سایر معانی: اصل، سرچشمه، منبع، ورزش واکروبات با سر
دیکشنری
سرپرست
اسم
source, original, fount, provenance, fountainhead, headspringمنبع
hotbed, headwaters, source, fountain, derivation, headspringسر چشمه
headspringورزش و اکروبات با سر
ترجمه آنلاین
سرچشمه