headpiece
معنی
سر، سرصفحه، هوش، کلاه، ادراک، سرلوحه، ادم باهوش، هر التی که روی سر قرار میگیرد
سایر معانی: (آنچه که سر را بپوشاند) کلاهخود، کلاه ایمنی، کله، فکر، عقل، کلاه، سرصفحه درکتاب، ارایش، مج، هوش، ادراک، ادم باهوش، قسمت بالا، هر التی که روی سر قرارمیگیرد
سایر معانی: (آنچه که سر را بپوشاند) کلاهخود، کلاه ایمنی، کله، فکر، عقل، کلاه، سرصفحه درکتاب، ارایش، مج، هوش، ادراک، ادم باهوش، قسمت بالا، هر التی که روی سر قرارمیگیرد
دیکشنری
هدست
اسم
hat, cap, headpiece, capa, chapeauکلاه
heading, head, headpiece, headline, banner, front pageسرصفحه
epigraph, miniature, frontispiece, headpiece, title page, front pageسرلوحه
intelligence, intellect, wit, brain, understanding, headpieceهوش
head, end, tip, mystery, secret, headpieceسر
perception, understanding, savvy, conception, cognition, headpieceادراک
headpiece, shinerادم باهوش
headpieceهر التی که روی سر قرار میگیرد
ترجمه آنلاین
سر سر