hazardous
معنی
خطر ناک، خطیر، پرخطر
سایر معانی: پرمخاطره، سیج ناک، مخاطره آمیز، وابسته به بخت، بختی، اقبالی، الله بختی، تصادفی، اتفاقی
[ریاضیات] خیلی خطرناک، تصادفی، اتفاقی
سایر معانی: پرمخاطره، سیج ناک، مخاطره آمیز، وابسته به بخت، بختی، اقبالی، الله بختی، تصادفی، اتفاقی
[ریاضیات] خیلی خطرناک، تصادفی، اتفاقی
دیکشنری
خطرناک
صفت
hazardousپرخطر
perilous, dangerous, hazardous, serious, calamitous, Herculeanخطر ناک
serious, great, momentous, important, dangerous, hazardousخطیر
ترجمه آنلاین
خطرناک
مترادف
chancy ، dicey ، difficult ، hairy ، haphazard ، hot ، insecure ، parlous ، perilous ، precarious ، risky ، touchy ، uncertain ، unhealthy ، unsafe ، unsound ، venturesome ، wicked