hankering
/ˈhæŋkərɪŋ/

معنی

اشتیاق، مایل، شوق وافر
سایر معانی: هوس شدید، ویار، غنج زنی، ولع

دیکشنری

تکان دهنده
اسم
enthusiasm, thirst, longing, appetite, hunger, hankeringاشتیاق
صفت
willing, oblique, wanting, inclined, wishing, hankeringمایل
hankeringشوق وافر

ترجمه آنلاین

اشتیاق

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.