handpick
معنی
دست چین کردن
سایر معانی: (مجازی - بادقت) برگزیدن، سوا کردن، (سبزی و میوه و غیره) با دست چیدن (نه با ماشین)، دست گزین کردن
[نساجی] اثر دست در پارچه - جابجایی پود در پارچه در اثر فشار دست - جابجا شدن پود با دست از جای خود و ایجاد فضای باز در پارچه
سایر معانی: (مجازی - بادقت) برگزیدن، سوا کردن، (سبزی و میوه و غیره) با دست چیدن (نه با ماشین)، دست گزین کردن
[نساجی] اثر دست در پارچه - جابجایی پود در پارچه در اثر فشار دست - جابجا شدن پود با دست از جای خود و ایجاد فضای باز در پارچه
ترجمه آنلاین
دستچین