gyration
/dʒaɪˈreɪʃn̩/

معنی

گردش، چرخش
سایر معانی: گردش (به دور خود یا به دور دایره)، حرکت مارپیچی، فرفره، چرخه، چرخک، گردان، چرخشی
[عمران و معماری] چرخ - گردش
[ریاضیات] چرخش، دوران، ژیراسیون

دیکشنری

حرکات
اسم
circulation, flow, turn, excursion, twirl, gyrationگردش
rotation, spin, turn, swirl, revolution, gyrationچرخش

ترجمه آنلاین

چرخش

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.