معنی

ترسیده (از صدای تیر)، اسلحه ترس، ترسو و مظنون (به واسطه ی تجربه ی بد)، مار گزیده (که از ریسمان می ترسد)، ترسنده ازصدای تفنگ درگفتگوی ازتوله شکاری، ترسنده از صدای تفنگ، ترسو، بی تجربه

ترجمه آنلاین

تفنگ خجالتی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.