معنی

روانشناسى : حدس زدن

دیکشنری

حدس زدن
فعل
guess, guesstimate, infer, surmise, conjecture, redeحدس زدن
assume, presume, adjudge, consider, suppose, deemفرض کردن
estimate, appraise, compute, guesstimate, account, foreshowتخمین زدن
deem, guess, reckon, suppose, thinkخیال کردن

ترجمه آنلاین

حدس زدن

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.