معنی

حریره، اماج، ناتوان کردن
سایر معانی: شور با، فرنی، جوشیر، تنبیه، فرسوده کردن، عاجز کردن

دیکشنری

خرس
اسم
porridge, gruelحریره
gruelاماج
فعل
gruel, disable, invalidate, debilitate, enervate, invalidناتوان کردن

ترجمه آنلاین

قرقره

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.